روایت باستانشناسان از تاریخ کهن خلیج همیشه فارس
«آبراهه پارس» یا خلیجفارس پیش از کشف سرزمین آمریکا توسط کریستف کلمب و البته بهدلیل اشتباه محاسباتی او در جهتیابی در سفر به هند از هزارههای گذشته بر کتیبهها و نقشههای باستانی و روایات و اسناد تاریخی حک شده و بر همین اساس است که حسن روحانی رئیسجمهور در واکنش به جعل این نام در اظهارات ۲روز پیش ترامپ از او خواست تا به جای حرافی و فحاشی به ایرانیها اندکی تاریخ بخواند و شرط ادب را در برخورد با ایرانیها رعایت کند.
خلیجفارس یا بهتر بگوییم «خلیج همیشگی فارس» یا «سینوس پرسیکوس» یونانی، سابقه مستندی بهمراتب بیشتر از تاریخ کشف آمریکا داشته و آبراههای بود که تمدن پارس را از این سوی خلیجفارس به سوی دیگر که حالا به مدد مرزبندیهای جدید سیاسی و جغرافیایی تبدیل به کشورهای کوچک شدهاند وصل میکرد.
دکتر عبدالمجید ارفعی، مترجم زبانهای باستانی و عیلامی در گفتوگو با همشهری به گلنبشتهای اشاره میکند که در مصر کشف شده و به کتیبه کانال سوئز شهرت یافته و در آن از خلیجفارس نام برده شده است.
این تنها سندی است که مشخص میکند نام خلیجفارس در دوره هخامنشی بر گلنبشتهها و مکاتبات آن دوره حک شده و این آبراهه که دو سوی فرمانروایی پارس را به یکدیگر متصل میکرد خلیجفارس نام داشت. این کتیبه در مصر باستان حک شد و حالا در موزه لوور پاریس به نمایش گذاشته شده است.
حامد وحدتینسب، باستانشناس دوره پیش از تاریخ اما در گفتوگو با همشهری به سابقه زیست انسان دوره باستان در خلیجفارس اشاره میکند و میگوید: شواهدی از دو سوی خلیجفارس بهدست آمده که براساس آنها از یک میلیون سال پیش به بعد این منطقه محل تردد جوامع انسانی بود.
او گفت: خلیجفارس 12هزار سال پیش و یکبار دیگر در 8هزار سال پیش کوچکتر شد و مناطق آنها به یکدیگر نزدیکتر شدند اما 5هزار سال پیش پیشروی آب در خلیجفارس صورت گرفت و اکنون بسیاری از شواهد باستانی این منطقه زیر آبهای نیلگون خلیجفارس قرار گرفته است.
این باستانشناس دوره پیش از تاریخ با اشاره بهعنوان خلیجفارس در نقشههای باستانی و در گلنبشته مشهور هخامنشی که به گل نبشته سوئز شهرت دارد و در مصر باستان حک شده است افزود: اشارات مورخان یونانی نیز حاکی از نام خلیجفارس در منابع باستانی دارد. آنها در نوشتههای خود از عنوان سینوس پرسیکوس یا آبراهه پارس استفاده کردهاند.
وحدتینسب میگوید: این عنوان البته عجیب نیست چون دوسویه خلیجفارس تحت فرمانروایی پادشاهان باستانی ایران قرار داشتند. در دوره پیش از تاریخ و دوره عیلامی روابط بسیار مستحکمی نیز بین مردم دوسویه خلیجفارس برقرار بود و در دوره هخامنشیان و ساسانیان نیز این آبراهه تحت فرمانروایی شاهنشاهی ایرانیان بود.
او با اعلام اینکه وضعیت خلیجفارس در دوره باستانی ایران درست مثل یک دریاچه در وسط یک کشور بود گفت: بعدها که مرزبندیهای سیاسی و جغرافیایی ایجاد شد کشورهای کوچکی در حاشیه جنوبی این آبراهه باستانی متعلق به ایران شکل گرفتند.
به گفته او، محوطههای باستانی فراوانی در حاشیه جنوبی خلیجفارس وجود دارند که آثار معماری هخامنشی، اشکانی، ساسانی و حتی پس از ورود اعراب به ایران متعلق به فرهنگ و تمدن ایرانیان را در خود جای دادهاند.
او با اعلام اینکه جعل نام خلیجفارس توسط کشورهای کوچک حاشیه جنوبی خلیجفارس به نام مجعول خلیج ع.ر.ب.ی عمر زیادی ندارد و به اواسط دهه 50و 60میلادی همزمان با شکلگیری ناسیونالیسم عربی توسط جمال عبدالناصر بازمی گردد گفت: در تمام متون باستانی و نوشتههای مورخان یونانی نام خلیجفارس، خلیجفارس است.
علیرضا خسروزاده، باستانشناس دوره تاریخی که بر محوطههای دوره اشکانی و ساسانی خلیجفارس تمرکز ویژه دارد در گفتوگو با همشهری به نکات جالبی اشاره میکند که تاکنون از زبان باستانشناسان دیگر شنیده نشده است.
او در مورد آثار تاریخی و باستانی متعلق به ایران در کشورهای آنسوی آبراهه پارس و خلیجفارس میگوید: آثار بسیاری از دوره اشکانی در حاشیه جنوبی خلیجفارس وجود دارد و محوطههای باستانی زیادی متعلق به تمدن ایران باستان در این منطقه برجای مانده است.
به گفته خسروزاده، محوطه باستانی الدور در امارات براساس منابع تاریخی و مواد فرهنگی بهدست آمده از این محوطه یک بندر بزرگ اشکانی در آنسوی خلیجفارس است و نام باستانی آن اومانا بود و در متون تاریخی پولینی و پریپلوس نیز مشخصات این بندر بزرگ اشکانی درج شده است.
این باستانشناس دوره تاریخی متمرکز بر دورههای اشکانی و ساسانی خلیجفارس میگوید: محوطه باستانی ملیحا در امارات، محوطه باستانی بندر سوهار در کشور عمان، محوطه باستانی قلات بحرین و محوطههای تاج و هفوف و تار در عربستان یا محوطههای باستانی جزیره فیلکه در کویت همگی دارای آثار اشکانی فراوان هستند که نهتنها تعلقشان به ایران در متون تاریخی و کهن تأیید شده است که آثار بهدست آمده از آنها شامل سکه، سفال و شیشه اشکانی و مواد فرهنگی متعلق به دوره ساسانی از آنها بهدست آمده است.
به گفته خسروزاده، از دوره ساسانی هم در تمامی منابع تاریخی اشاره شده است که نهتنها خلیجفارس که مناطق حاشیه جنوبی آبراهه پارس نیز جزئی از امپراتوری اشکانی بود و اردشیر ساسانی توانست قلات بحرین که آنزمان تیلوس نام داشت و قلعه بحرین بود تصرف و پادشاه اشکانیاش را برکنار کند. محوطه سوهار عمان نیز از محوطههای مهم دوره ساسانی بود. محوطههای باستانی کوش در امارات نیز مملو از آثار تاریخی متعلق به دوره ساسانی است که سکههای ساسانی فراوانی با نقش خسرو دوم و خسرو اول ساسانی از آنها بهدست آمده است. خسرو ساسانی حتی یکی از سرداران خود را به یمن اعزام کرد و این نشان میدهد که ساسانیها حتی تا یمن هم پیش رفتند. باستانشناسان عرب اما مهرهای هخامنشی زیادی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس بهدست آوردهاند که هرگز نامی از دوره هخامنشی برای آثار بهدست آمده نبردهاند و حتی بهدلیل آنکه نامی از تمدن ایران در یافته هایشان نباشد سکههای ساسانی و هخامنشی را منتسب به عصر آهن 3کردهاند.
آنطور که این باستانشناس دوره تاریخی به همشهری گفته است، خلیجفارس یکی از مهمترین آبراهههای جهان در ایران باستان بود و راه ابریشم آبی بهعنوان مسیر تبادلات تجاری فراوان با چین و هند در عهد باستان نام گرفت. در وصف اهمیت خلیجفارس در دوره باستان نیز همین بس که بدانیم مواد فرهنگی زیادی در سریلانکا و بندر کانتون چین بهدست آمده است که نشان از ارتباط تجاری این مناطق با خلیجفارس و ایران دارد.
به گفته او، در بیشتر نقشههای جغرافیایی تاریخی در نقشه بطلمیوس و استرابن نیز نام خلیجفارس ذکر شده و جغرافیدانان یونانی و رومی همزمان با دوره اشکانی و ساسانی هر کجا در مورد ایران مطلب نوشتهاند نام خلیجفارس یا آبراهه پارس را نیز ذکر کردهاند.